نتایج تحقیقات نشان میدهد نشانهگذاری (توکنایزکردن) میتواند مدیریت نقدینگی، بازده معاملات، و شفافیت را بین واسطهها بهبود بخشد. از طرفی بهدلیل زیرساختهای فنی محدود، عدم قطعیت مقررات، نوسانات بازار توکن و نبود بخش دولتی، پتانسیل آن هنوز بهطور کامل درک نشده است . پول دیجیتال بانک مرکزی اگرچه فرصتهایی را ارائه میدهند، بسته به هدف افرادی که به انبوه دادههای تولیدشده دسترسی دارند، پتانسیل ایجاد تهدید را نیز دارند. میزان سود و تهدید بالقوه تا حد زیادی به نیت مسئولان طراحی و استقرار این فنّاوری بستگی دارد. از بُعد مثبت، پول دیجیتال بانک مرکزی میتواند با افزایش نظارت بر جامعه، توانایی مقامات را در درک چگونگی عملکرد اقتصاد و پاسخگویی به مشکلات افزایش دهد و از جنبهٔ منفی، دادههای جمعآوریشده میتوانند توانایی نظارت بر جامعه را برای اقتدارگرایان جهت استفاده از قدرت سیاسی حتی در خارج از مرزهای جغرافیایی تقویت کنند . در میان حجم عظیمی از دادههای شخصی که بهعنوان ورودی برای فعالیت تجاری جمعآوری و پردازش میشوند، یک چالش مهم از اقتصاد دیجیتال مطرح میشود که شامل مسائل مربوط به حاکمیت دادهها، حمایت از مصرفکننده، و شیوههای ضد رقابتی ناشی از انبار داده است. نتیجهٔ نهایی این فرایند نهتنها به فنّاوری بلکه به ساختار اساسی بازار و چهارچوب حاکمیت دادهها بستگی دارد. بنابراین، تلاش اصلی بر ایجاد تعادل بین «ناشناسبودن و قابل کنترلبودن» است.
برای برآوردن نیازهای درحال تحولِ بازارهای مالی و اطمینان از یک نظام مالی باثبات و سالم، تعدادی از بانکهای مرکزی آزمایشهایی برای پول دیجیتال بانک مرکزی و فنّاوری زیربنایی مرتبط با آن (بهویژه فنّاوری دفترکلتوزیعشده) انجام دادهاند. بااینحال، آزمایشهای اولیه مزایای قابلِتوجهی برای پرداخت کلان نشان نداده است. اگرچه در مورد بلوغ فنّاوری دفترکل توزیعشده تردیدهایی وجود دارد، فنّاوریها و طرحهای احتمالی مرتبط بهسرعت درحال تکاملاند و بانکهای مرکزی باید دائماً ارزیابی کنند که آیا پول دیجیتال بانک مرکزی با این فنّاوری میتواند مفید باشد یا خیر.
برای دریافت گزارش اینجا کلیک کنید.