همایش کره و اقتصاد جهانی که توسط انجمن مطالعات اقتصادی کره برگزار می شود تاکنون در کشورهای مختلفی برپا شده است. ارتباط با این انجمن چگونه بود و چگونه برای برگزاری این همایش در ایران توافق حاصل شد؟
من تقریبا از سال 2001 عضو انجمن اقتصادی آسیا پاسیفیک (APEF) هستم. بعد از آشنایی با کرهای ها متوجه شدم که آنها در کشورشان نیز نهادی دارند که برایشان بسیار مهم است و با نام انجمن مطالعات اقتصادی کره (AKES) در حوزه اقتصاد به مطالعه و پژوهش مشغول است. من توسط اساتید کرهای به این انجمن هم دعوت شدم و چند بار هم در همایشها و نشستهای انان شرکت کردم. در نهایت سال گذشته همایش کره و اقتصاد جهانی در کره برگزار شد و ما هم در آن شرکت کردیم و همانجا بحث برگزاری همایش بعدی در ایران مطرح شد. با توجه به شناخت و دوستی که حاصل شده بود تفاهمنامه بسیار زود تدوین و تهیه شد و در نهایت برگزار شد.
تحلیل شما از این که کره موفق شد جهشی در اقتصادش رقم بزند چیست و چرا ما نتوانستیم؟ با این تفاسیر آیا کره می تواند الگوی خوبی برای ما باشد؟
در کره دو مساله اتفاق افتاد. اول تدوین استراتژی مبتنی بر بازار و حرکت به سمت اقتصاد واقعی و نهادینه کردن آن بود. نهادینه شدن آن هم براساس تحولات زیربنایی متعدد هم چون آموزش بود که در دهه های مختلف روی آن کار کردند. این آموزش خیلی هم عمومی نبود اما هدفمند و جهتدار بود و کره سعی کرد تا تقویت فعالیت های مولد را در دستور کار قرار دهد. اما عامل دوم وجود یک دولت قوی بود که این استراتژی را پیگیری کرد. این دو عامل به جهش صنعتی اقتصادی کره کمک کرد. اما در این میان به بخش خصوصی و تجار و بازرگانان اهمیت زیادی داده شد و رقابت در جامعه اقتصادی کره نهادینه شد. کره جنوبی در این فرآیند از سنت هایی که میتوانست مانع از پیشرفت شود و نقش بازدارندگی داشته باشد گذر کرد.
در بخش دوم سوال هم باید تاکید کنم که کره واقعا می تواند الگوی خوبی برای ما باشد. ما دو کشور منتسب به شرق هستیم. در کشورهای شرقی اشتراکات فرهنگی زیادی می توانید ببینید. در حالی که اگر فرهنگ شرق و غرب را در کنار هم قرار دهیم عوامل جداشونده بسیار زیاد است. شما وقتی وارد کشوری مثل کره بشویدبه چشم می بینید و درک می کنید که چقدر اشتراکات فرهنگی زیاد است مثلا نوع مهمان نوازی در کره و ایران بسیار شبیه است.
تفاوت ما و کره ای ها در چیست؟ چرا ما نتوانستیم همانند آن ها برنامه ای بنویسیم و به آن عمل کنیم تا نتایجش را ببینیم؟
من در یک کلمه پاسخ را خلاصه می کنم و می گویم سیاستزدگی مانع از اجرای برنامه های ما شد. ما به همه چیز رنگ سیاسی می دهیم. حتی برنامه های توسعه ما رنگ سیاسی گرفت. پیشرفت و توسعه اقتصادی کره جنوبی حاصل یک روز و دو روز نیست بلکه ده ها کار و تلاش کرده اند تا به این مرحله رسیده اند. به گفته خودشان نیم قرن تلاش کرده اند. ما هم در همین نیم قرن کار و تلاش کرده ایم، منابع بسیار زیادی هم در اختیار داشته ایم اما به واسطه همین سیاستزدگی و برخی ندانمکاریها موفق نشدیم که به جایگاه مناسب برسیم.
ایران و کرهجنوبی رابطه خوبی در تجارت داشتند. کالاهای کرهای بازار خوبی در ایران دارد و در برابر کره همیشه مشتری خوبی برای مواد اولیه ما بوده است. اما در حال حاضر سطح تجارت بین دو کشور نزولی بوده و در سطح قابل قبولی که نشان دهنده ظرفیت دو کشور باشد نیست. تحریمها هم در این وسط اثرگذار بوده است. با این همه آینده این رابطه را چگونه تحلیل میکنید؟
به صورت بالقوه رابطه محکمی بین دو کشور وجود دارد که در آینده می تواند بسیار توسعه یابد. در حال حاضر باید به این مساله توجه کنید که کرهجنوبی سهمی از بازار اروپا و آمریکا را در اختیار دارد و بدون شک مایل نیست که این بازارها را از دست بدهد لذا به صورت رسمی تحریمها را میپذیرد و تا جایی هم که لازم باشد اجرا می کنند. برای همین سطح تجاری دو کشور تنزل پیدا کرده و محدود شده است. اما من معتقدم یکی از کشورهایی که بعد از تحریم با سرعت بسیار بالایی سطح مبادلات تجاری خود با ایران را افزایش خواهد داد کرهجنوبی است. چرا که زمینه های همکاری بین دو کشور فراهم است و دولتمردان ایرانی و کرهای هم بسیار متمایل به این امر هستند. ما با کالا و خدمات کره ای مانوس هستیم. این کالاها و خدمات وارد زندگی اقتصادی ما شده است. اینگونه نیست که بعد از تحریمها ما به دنبال الگو برداری و تعیین چارچوب در روابط با کره باشیم. این ها همه آماده است و قبلا وجود داشته و با برداشتن سد تحریمها همه این برنامه ها مجددا فعال می شود.
متن کامل این مصاحبه و گفتگوهای دیگر با صاحبنظران ایران و کره در شماره آینده تازه های اقتصاد