وهاب قلیچ (کارشناس پژوهشی)
طی دو دهه اخیر بانکهای بدون ربا در کشورهای اسلامی، از جهت کمی و کیفی توسعه قابل توجهی داشتهاند؛ بهنحوی که امروزه در غالب کشورهای اسلامی و حتی در برخی کشورهای غیرمسلمان، الگوهای گوناگونی از بانکهای بدون ربا فعالیت میکنند. این بانکها گرچه از جهت «حذف ربا از عملیات بانکی» مشترکند اما از جهت الگوی عملیاتی و بکارگیری عقود و روشهای معاملاتی با یکدیگر متفاوت هستند.
در ايران به دنبال پيروزي انقلاب اسلامی و برقراري نظام جمهوري اسلامي، لزوم استقرار نظام اقتصادی بر اساس آموزههای اسلامي به عنوان يكي از ضرورتهاي اساسي كشور مطرح شد. نظام بانکی از آنجاکه از مهمترین بخشهای هر نظام اقتصادی میباشد در ردیف اول تغییر و تحولات پس از انقلاب قرار گرفت. به ظاهر برای اصلاح نظام بانکی کشور و سوقدهی آن به سمت بانکداری اسلامی مهمترين و عاجلترین اقدام عملي انجام شده، تلاش برای حذف ربا از کلیت سيستم بانكي كشور و و برقراري كارمزد بانكي و تاسيس و توسعه صندوقهاي قرضالحسنه بوده است.
یکی از اشتباهات رایج در بین کارشناسان بانکی کشور و عامه مردم آن است که بانکداری بدون ربا را معادل بانکداری اسلامی میپندارند؛ حال آنکه بانکداری بدون ربا تنها بخشی مهم از بانکداری اسلامی است و نه همه آن. برای آنکه به تفاوت بانکداری اسلامی و بانکداری بدون ربا پی ببریم بایستی به این نکته مهم توجه کنیم که توصیه و رهنمودهای اسلام در زمینه اقتصاد مالی محصور و منحصر به حذف ربا نیست و مباحثی فراتر از این را شامل میشود.
به عبارت دیگر باید توجه نمود که هدف بانکداری بدون ربا انجام عملیات بانکی به دور از هرگونه شبهه ربا میباشد، در حالیکه اهداف وسیع بانکداری اسلامی ریشه در اهداف اقتصاد اسلامی دارد و به طور پیوسته منشأ این نوع اهداف نیز در اهداف عالیه مکتب اسلام نهفته است. با این تفاسیر برقراری قسط، عدالت، انصاف و ریشهکنی تبعیض، رعایت حقوق ذینفعان و برقراری اخلاق در ابعاد اجتماعی و نیز حتی زیست محیطی، برقراری زمینههای رشد و توسعه و دستیابی به استقلال و خوداتکایی اقتصادی از جمله اهداف بانکداری اسلامی بشمار میرود.
از آنجا که قاعدتاً فعالیتهای نظام بانکداری اسلامی نیز بایستی منشعب از اهداف بانکداری اسلامی باشد، میتوان دریافت که افزون بر فعالیتهای مشروع متداول بانکی، فعالیتهای بانکداری اسلامی در مواردی همچون توزیع عادلانه تسهیلات و خدمات بانکی بین بخشها و اقشار مختلف جامعه، تعیین عادلانه نرخهای سود تسهیلات و سپردهها متناسب با شرایط اقتصادی جامعه، تقید به موازین اخلاقی همچون صداقت، شفافیت، امانتداری، انضباط و نظم، وفای به تعهدات و پیمانها، مسئولیتپذیری، پاسخگویی و قانونگرایی، رعایت حقوق مشتریان و حفظ احترام و کرامت آنان، صیانت از اسرار مشتریان، رعایت حقوق کارمندان و مدیران بانکی و برقراری نظام عادلانه ارتقاء و دستمزد و پاداش برای آنان، رعایت حقوق سهامداران بانکی، رعایت اخلاق در مراودات بین بانکی، نظارت بر تبلیغات و سیاستگذاریهای بانکی به منظور صیانت از فرهنگ اسلامی جامعه، صیانت از محیط زیست با اولویتدهی به تامین مالی بنگاههای تولیدکننده مواد پاک و محدودسازی تامین مالی بنگاههای تولیدکننده مواد آلاینده، حمایت سیاستگذاریهای بانکی از روند رشد، توسعه و ثبات اقتصادی و تقلیل اثرات شوکهای مخرب اقتصادی، تقویت و حمایت از تولید ملی به منظور دستیابی به خوداتکایی و استقلال اقتصادی در برابر سلطه بیگانگان و مواردی از این دست، تجلی مییابد.
بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که اجرای کامل عملیات بانکداری بدون ربا تنها یکی از گامهای تحقق بانکداری اسلامی است و نظام بانکداری کشور بایستی جهت برآورده شدن سایر بخشهای بانکداری اسلامی فعالیتی مجدانه از خود نشان دهد.