مسئولیتهای اجتماعی بانک‌های اسلامی

کد خبر: 80470 یکشنبه 1 دی 1392 - 14:37
مسئولیتهای اجتماعی بانک‌های اسلامی

وهاب قلیچ (کارشناس پژوهشی)

توجه به مسائل اجتماعی در نظام بانکداری باعث پدید آمدن پدیده‌ای به نام «بانکداری اجتماعی» شده است. گرچه برای بانکداری اجتماعی تعریف واحد و جامعی ارائه نشده است، اما بطور کل می‌توان اذعان نمود بانکداری اجتماعی نوعی از بانکداری است که هدف آن تهیه خدمات مالی و بانکی با تمرکز بر رضایتمندی جامعه جهت برآورده‌سازی نیازهای اقتصادی و اجتماعی موجود بوده در حالیکه به طور همزمان پایداری اجتماعی، فرهنگی، زیست‌محیطی و اقتصادی مورد توجه قرار گیرد. جای تردید نیست، بانک‌های اجتماعی بر مبنای ارزش‌هایی که از خدمات مالی جهت تاثیرگذاری مثبت بر جامعه و محیط‌زیست، استفاده می‌کنند، پایه‌گذاری شده‌اند.

از سوی دیگر بایستی دقت داشت که بانکداری اجتماعی یک حالت یا گونه پایدار نیست بلکه در واقع یک فرآیند است. بانکداری اجتماعی شناسایی راه‌های بهتر برای عملیات بانکی در رسیدن به اهداف خاص اجتماعی است. فعالیت این نوع بانکداری دایرمدار مسئولیت‌های اجتماعي همچون فراهم کردن فرصت‌ اشتغال و تولید براي محرومان، حفظ و صیانت از محيط‌زيست و رعايت اصول اخلاقي است. اين نوع بانک‌ها تلاش دارند در فعاليت‌هايي سرمايه‌گذاري نمایند که علاوه بر سودآوری، موجب بهبود شرايط عمومی کل جامعه مي‌گردد. سرمايه‌گذاري‌هاي باثبات و روش‌هاي ویژه اعطای وام‌ از جمله سیاست‌هایي هستند که اين نوع بانک‌ها به کار مي‌گيرند و به وسيله آن موجب ايجاد کيفيت بهتري از زندگي براي بيشترين افراد جامعه مي‌شوند.

با توجه به اهداف متعالی نظام اقتصاد اسلامی و در راستای آن اهداف نظام بانکداری اسلامی، از تمامی بانک‌های اسلامی انتظار می‌رود که با توجه به تاکیدات و توصیه‌های دین مبین اسلام در بسترسازی امکانات رشد و کمال اجتماعی و فرهنگی جامعه، فراتر از تلاش جهت کسب جواز شرعی فعالیت‌های متداول بانکی خود، پذیرای مسئولیت‌های بیشتری در قبال مسایل اجتماعی باشند.

شاخص‌ نمایانگر ایفای مسئولیت‌های اجتماعی نظام بانکداری اسلامی که بیانگر یک وجهه از وجوه اسلامی آن می‌باشد به نحوه برخورد این نظام با کارمندان، بدهکاران و نیز آحاد افراد جامعه برمی‌گردد. کارمندان بزرگترین دارایی هر سازمان هستند و رفاهشان باید مورد توجه قرار گیرد. وظیفه کارفرمایان است که اطمینان بیابند که کارمندانشان دستمزد عادلانه و منصفانه دریافت می‌کنند، بیش از حد کار نمی‌کنند و فرصت برآوردن الزامات روحی خود را دارند.

افزون براین، در اسلام توجه ویژه‌ای به بدهکاران شده و از طلبکاران خواسته شده‌ است که با بدهکاران مدارا کنند و تا حدامکان به آنها آسان بگیرند. به این ترتیب از بانک‌های اسلامی انتظار می‌رود چنین ترتیباتی را در برخورد با مشتریان بدهکار خود، در گزارش سالانه خود ترسیم و بیان کنند. علاوه براین، لازم است نیازهای توسعه­ای و اجتماعی جامعه‌ای که بانک‌های اسلامی در آن فعالیت می‌کنند تامین گردد. از این­رو، بانک اسلامی در قبال این دسته از نیازهای جامعه دارای وظیفه می­ باشد. به عنوان نمونه از مهم‌ترین این اقدامات، پرداختن به مسائل رفع و کاهش سطح فقر اقشار محروم جامعه با رویکرد توانمندسازی آنان است. فقر در کشورهای در حال توسعه همانند کشورهای پیشرفته می­تواند به دلایل مختلفی رخ دهد. عواملی که در طول زمان‌ها و در مناطق جغرافیائی متفاوتی بروز می­ کند، اما همگی اشتراکاتی با هم دارند؛ از جمله آنکه آدم فقیر علاوه بر آنکه سرمایه چندانی ندارد، به اعتبارات بانکی نیز دسترسی چندانی ندارد چراکه وثیقه و ضمانت درخور توجهی برای کسب اعتبار و تسهیلات بانکی در اختیار خود نمی‌بیند.

شاید بانکداری اسلامی بتواند تقویت نظام تامین مالی خرد با رویکرد حمایت از این دسته از افراد جامعه را مدنظر خود قرار دهد. تامین مالی خرد، به مفهوم ارائه وام­هايي در اندازه­هاي كوچك به اقشار خاصي اعم از حقيقي و حقوقي كه در طبقات كمتر برخوردار اجتماعي جاي دارند و بنا به پایین بودن سطح اعتبار و وثایق آنان، دسترسی چندانی به سایر امکانات تامین مالی ندارند می‌باشد.

در اينجا بايد به اين نكته اشاره شود که مشكلات مالي اقشار خاص، في نفسه موضوع اصلي نيست، اما گسترش اين روند مي­تواند موجبات اشاعه فقر در سطوح اجتماعي را فراهم سازد. گرچه، هم موسسات ارائه ­دهنده اعتبارات خرد و هم ارائه­ دهندگان وام‌هاي بهره­ اي، هر دو در خدمت افراد بي­پناه و ضعيف هستند اما، اهدافشان يكي نيست. اگر هدف گروه اول، صرفاً فراهم ­سازی منابع مالي باشد، عمده هدف گروه دوم صرفاً کسب سود بیشتر و بیشتر است. به عبارت ديگر، هدف ارائه ­كنندگان اعتبارات خرد در واقع ميانبر زدن از دور باطل ميان تامين مالي اقشار فقير و رها نمودن آنان از عواقب شايعي همچون اتكاي شديد به وام‌هاي بهره­اي و شرايط كاري استثماري است. افزون بر اين، ارائه­ كنندگان خدمات مالي خرد، وام­ گيرندگان را به شروع كسب و كارهايي براي خود، تشويق و برنامه ­هاي آموزشي­ ای را به منظور كمك به كارآفرينان تازه‌كار و بي­ تجربه ارائه مي ­نمايند.

در بانکداری اسلامی، موسسات تامین مالی خرد با ساختاری از نوع بانکی فعالیت می‌کنند. این نوع بانکداری، در راستای تامین مالی خرد اقدام به اعطای وام‌هایی به پروژه‌هايي خاص می­نمایند. این پروژه ­ها بایستی در پی ايجاد فرصت‌هاي شغلي براي اقشار كمتر برخوردار و کم درآمد (از جمله افرادي كه به مدت طولاني فاقد شغل بوده­ اند، افراد معلول و ناتوان ذهنی و جسمی و ...) و در جوامع محروم به منظور ايجاد تحرك و اشتغال و تقويت انسجام ملي باشند. اين خط­ مشي موجب تشويق خوداشتغالي و اجراي پروژه­ هاي مختلف در حوزه­ هاي اجتماعي مي­ گردد.

فلسفه وجودي موسسات تامين مالي خرد با ساختار بانکی، خدمت به مردم فقير و افزايش دامنه شمول تخصيص منابع مالي به این افراد است. شمار زيادي از اين موسسات در جهان، واقعاً به دنبال ايجاد رويكردي تعادلي ميان تامين مالي باثبات و اهداف متعالي جامعه با لحاظ شرايطي ايده­ آل و مناسب براي وام­ گيرندگان و توانمندسازي آنان هستند. لذا اقدامات تاميني موثر در اين زمينه منوط به اتخاذ رويكردهاي يكپارچه و منسجمي است كه در نهايت بتواند منجر به ايجاد امرارمعاش پايدار گردد. در عين حال، اين موسسات بايد متوجه حضور دلالان و سرمايه گذاران حريص و طماعي باشند كه در خلال روند وام دهي حضور دارند و مي­توانند با اعمال نفوذهاي مخرب حتي خيلي بدتر از وام­ دهندگان رباخوار سنتي، عملاً اين روند را دچار  اختلال بنمايند.

یکی دیگر از شاخص‌های مهم در این زمینه، مشارکت نظام بانکی در اموری همچون زکات، صدقه، اعتبارات قرض‌الحسنه و مدیریت آنها است. برخلاف زکات که اجباری است، صدقه به طور ذاتی داوطلبانه بوده و می‌تواند برای مقاصدی که شریعت اجازه نموده در راه منفعت جامعه استفاده شود. بنابراین بانک‌های اسلامی می‌توانند با ورود به این مباحث و در اختیار قرار دادن امکانات خود، راه اعطای اینگونه کمک‌های خیریه را هموارتر سازند. همچنین ارائه قرض‌الحسنه بنا به دلایل منافع اجتماعی، یک مشارکت مهم اجتماعی است که بانک‌های اسلامی می ­توانند در انجام آن خصوصاً در جوامع محلی‌ای که در آن فعالیت می‌کنند، مشارکت نمایند.

شاخص دیگر بانک‌های اسلامی در ایفای تعهدات اجتماعی به مسائل حفاظت و صیانت از محیط زیست برمی‌گردد. آموزه‌های اسلامی مکرراً به این موضوع اشاره دارند که موجودات زنده غیرانسانی، اعم از حیوانات و گیاهان، دارای حقوقی هستند که انسان‌ها ملزم به رعایت آنان می­ باشند. همچنین اسلام به مسئله حق بهره ­مندی نسل‌های آتی از منابع طبیعی و محیط زیست پرداخته است.

با نگاهی به وضعیت جهان درمی­ یابیم، که در حال حاضر ما در هجمه­ اي از انواع بحران‌های زیست محیطی روزگار می­گذرانیم. تغییرات جهانی وضعیت جوی احتمالاً نشان از بزرگترین چالش‌های زیست محیطی در آینده ­ای نه چندان دور دارد. امروزه، تأمين مسایل رفاهی، معیشتي و امنیتي میلیاردها انسان در سراسر جهان از جمله دغدغه­ هایی هستند که توسط جامعه علمی بین‌المللی به رسمیت شناخته شده است. امروزه لازم است تا حدی از رویکردهای صرفاً بازارمحور و متمرکز بر توسعه بازارهای مالی فاصله گرفته و خط­ مشی­ هایی با دغدغه‌های اجتماعی جایگزین آن گردند. واضح است که بانک‌ها به منظور ایفای نقش خود در این فرآیند، نیازمند دستیابی به منابع آزاد سرمایه­ ای، فراتر از صور متعارف برای سرمایه­ گذاری در صنایع و حمایت از آنان، به ویژه در حوزه­ های انرژی و تبدیل منابع آلاینده به انرژی‌های تجدیدشونده و فناوری‌های سبز هستند. در این فرآیند، بانکداری اسلامی می‌تواند نقش ویژه­ ای داشته باشد به شرط آنکه، دیگر سیاست‌های عمومی جامعه مکمل آن قرار گرفته و همه شهروندان، سرمایه ­گذاران و کسب و کارهای کوچک خود را ملزم به اعمال شیوه ­های مسئولانه در سرمایه ­گذاری ­ها برای حال و آینده جامعه بدانند.

مطالب مرتبط: