به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، حجتالاسلام و المسلمین دکتر سیدعباس موسویان، دبیر شورای فقهی بانک مرکزی در نخستین کنفرانس علمی توسعه ملی پولی و بانکی (تحول در مدیریت نظام بانکی گامی به سوی حماسه اقتصادی) در رابطه با موضوع نظریهپردازی در بانکداری اسلامی گفت: از حدود صد و ده سال پیش، موضوع بانک در اسلام پدید آمد و متفکرین و اسلامی با این پدیده مواجه شدند که بانک به عنوان یک محصول غربی، علاوه بر مزایای مطلوبی نظیر جمع آوری سرمایههای پراکنده و تامین منابع به واسطه ساز و کار تاسیسی آن در غرب، آلوده به بهره و ربا است. از این رو متفکرین مسلمان در رابطه با بانک دچار یک تناقض جدی شدند. قدمهای اول که در این زمینه برداشته شد، بیشتر به موضوع حذف ربا مرتبط بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در رابطه با دیدگاه نخست در خصوص مسئله بانک از منظر متفکران اسلامی گفت: اولین ایده، حذف ربا بود که رویکرد اول این ایده از سوی رشیدرضا متفکر مسلمان رئیس بخش دانشگاه الازهر مصر عنوان شد. در این دیدگاه رشیدرضا تصویر نوینی از ربا ارائه داد که در آن بانک خارج از محدوده ربا قرار میگیرد.
وی ادامه داد: در نظریه رشیدرضا، گرفتن زیاده برای غرب ایرادی ندارد، مگر اینکه در وضعیت اضطرار، مشتری سوءاستفاده کند. این همان جریمه تاخیر است که محل اشکال است. طبعاً از سوی بانک این دیدگاه محل اشکال نبود، چرا که موضوع اصلی برای بانک همان بهره اولیه بود.
موسویان در خصوص دیدگاه دوم در مسئله توجیه ربا در سیستم بانکی، گفت: نظریه بعدی مربوط به جاویش، شاگرد رشیدرضا است که در آن از موضوع نرخ بهره معتدل صحبت به میان میآید. در این دیدگاه، بهره در نظام بانکی تا یک حد معین، ماهیت ربوی نخواهد داشت و نرخ بیشتر از میزان معین، ربا محسوب میشود. نظریه سوم در توجیه ربا، مربوط به قرض سرمایهگذاری و ربای تولیدی است که پرداخت ربا در این راستا را حرام و غیر شرعی قلمداد نمیکند. به دیگر سخن، این دیدگاه ربا را منوط به قرض مصرفی میداند. نکته جالب اینکه نظریه دوم و سوم به واسطه اینکه نظر کلیسا را نیز همسو با خود میدید، نوعی تعامل فکری دینی برای مسیحیت و اسلام پدید آورد.
وی در خصوص نظریه چهارم در دیدگاه اول که توجیه ربا را در دستور کار قرار داده، گفت: اگر تصویرمان را از بانکداری غربی درست کنیم، دچار ربا نخواهیم شد. به دیگر سخن، دانشمندان طرفدار این نظریه، نوعی تفکیک را در رابطه با بانکداری غربی و مسائل اسلامی قائل شده بودند. نظر فقها و علمای اسلامی در خصوص چهار نظریه دیدگاه اول، چیزی جز رد این دیدگاه به شکل کلی آن نبود، چرا که فقهای اسلامی معتقدند دایره ربا شمول گستردهای را در بر میگیرد و آیات و روایات متعددی وجود دارد که دیدگاه توزیع ربا را به طور کامل مردود میکند.
حجتالاسلام موسویان در رابطه با رویکرد دوم نسبت به مسئله ربا در سیستم بانکی، گفت: طرفداران این دیدگاه معتقد هستند که نگاه ماهوی به سپردههای بانکی باید تغییر کند. استدلال این دسته بر این پرسش استوار بود که اندیشمندان اسلامی با کدام منطق معتقد هستند که سپردههای بانکی در غرب ماهیت غربی دارد؟ طرفداران این نظریه معتقدند که ماهیت سپردههای بانکی «قرض» نیست و عقود مستحدثه هستند. از این رو وام و قردادهای بانکی مشمول قرض نمیشوند و این سود یا بهره مشمول ربا نمیشود. افرادی نظیر طنطاوی از جمله طرفداران این نظریه هستند. دیدگاه فقهای اسلامی در رابطه با این دیدگاه، نیز منجر به رد آن شد؛ چرا که فقها معتقد هستند نوع تفسیر، ماهیت غربی آن را تغییر نخواهد داد و آنچه در بانکداری غرب صورت میگیرد، همان قرض است.
وی در رابطه با دیدگاه سوم گفت: سومین دیدگاه، تصحیح معاملات بانکی و بانکداری براساس نظریه ضرورت را در دستور کار قرار داده است. در این دیدگاه، اساس تصحیح معاملات برپایه نظریه ضرورت شکل میگیرد.
وی افزود: در این دیدگاه، این استدلال بیان میشود که از باب اضطرار میتوانیم موضوعی را بپذیریم، با این توضیح که در شرایط اضطرار، احکام اسلامی تخصیص پیدا میکند. از آنجا که بانک یک ضرورت اجتماعی است و بدون بانک، اقتصاد اداره نخواهد شد و بانک نیز بدون ربا محلیتی ندارد و از این رو میتوان با توجه به این قاعده، ضرورت ربوی آن را در نظر گرفت. این دیدگاه نیز از سوی فقها به واسطه مشروعیت بخشیدن به ربا در جامعه رد شد.
موسویان در رابطه با دیدگاه چهارم، گفت: این دیدگاه مربوط به پنجاه سال پیش است و شهید صدر مبدع این نظریه است. در این دیدگاه شهید صدر با این نگاه وارد میشود که جامعه اسلامی میتواند از صنعت بانکداری بهرهمند باشد، به شرطی که به جای قراردادهای قرض ربوی، از عقود مشروع و مجموعهای از روابط حقوقی استفاده کنیم که از سوی شریعت مجاز شمرده میشوند.
وی در تشریح این دیدگاه گفت: در این ایده، اصل تفاوت سود با بهره و ربا لحاظ شده است، چرا که اسلام معتقد است افراد میتوانند از سرمایه خود سود کسب کنند. مطابق آیه شریفه «...احل الله البیع وحرم الربا...» (بقره/275)، اگر کسب سود از سرمایه برپایه عقود باشد، مشکل ربا وجود نخواهد داشت. هدف از این روش تغییر قرادادهای حقوقی بانک بود. در حال حاضر 90 درصد بانکهای دنیا که تحت بانکداری بدون ربا، عمل میکنند، از این ایده تبعیت مینمایند.
عضو کمیته سازمان بورس و اوراق بهادار با اشاره به نظریه پنجم بانکداری اسلامی، گفت: از سی سال قبل دیدگاهی در رابطه با موضوع بانک و ربا در بین اندیشمندان اسلامی به وجود آمد که از آن تحت عنوان ایده بانکداری اسلامی یاد میشود. در این دیدگاه، دیگر صرف موضوع حذف ربا مطرح نیست و بحث بر سر بهکارگیری قواعد اسلامی در اقتصاد و موضوع بانک است. این دیدگاه معتقد است که ما باید برای تحقق بانکداری اسلامی، نظام اقتصادی اسلام را پیاده کنیم و سپس سازوکارهای تحقق بانکداری اسلامی را از دورن نظام اقتصادی اسلام استنتاج نماییم و متناسب با ارزشهای اسلامی، بانک اسلامی را تاسیس کنیم. در حال حاضر این نظریه از سوی اندیشمندان اقتصادی اسلامی در حال پیگیری است و به نظر میرسد رسیدن به آن مستلزم صرف زمانی نسبتا طولانی خواهد بود.
مطالب مرتبط: